بازیمندی فهم نزد ویتگنشتاین و گادامر
Authors
abstract
ویتگنشتاین و گادامر به تعبیری، واپسین حلقه ها از دو زنجیره جریان ساز فلسفی یعنی تحلیلی و قاره ای هستند که باز به تعبیری، انطباق و هم گرایی را بر نمی تابند. گفتار حاضر، تلقی واگرایانه از این دو جریان را وانهاده و بر آن است تا از رهگذر زبان و بازیمندی اش، باب تطبیق و اشتراک را بگشاید. فهم، نزد ویتگنشتاین و گادامر، دغدغه ای مشترک است. فهمی که زبانمندی و بازیمندی، شاخصه های تعیین کننده آن هستند. تعابیر خاص ویتگنشتاین و گادامر از مفاهیم قاعده مندی و انعطاف پذیری، زمینه ساز تفاوت مفهوم بازی نزد آن ها می شود. مفاهیم عرف، سنت و شکل زندگی نیز، در رویکرد ویتگنشتاین و گادامر با مفهوم بازی در ارتباط اند. از سوی دیگر، بازیمندی را تقارنی است با فرهنگ، پیش داوری ها و تاریخ. در کنار بررسی این موضوعات، از تقابل های بازیمندی و بازیگوشی در زبانمندی فهم، نزد گادامر و ویتگنشتاین نیز سخن خواهیم گفت1
similar resources
ارتباط بین فهم و زبان دراندیشه ویتگنشتاین و گادامر
ویتگنشتاین متأخر و گادامر معتقدند فهم متضمن کاربرد است. در اندیشه آنها، حضور ِ«دیگری» در فهم راستین نمایان میشود. ویتگنشتاین برآن است که ما نمیتوانیم هیچ شکل زندگی خاصی را مستقل از شکلهای دیگر زندگی بفهمیم. گادامر نیز میگوید «من» نسبت به گفتههای دیگری گشوده است، زیرا گفتگوی واقعی فقط با چنین گشودگیای میسر میشود. از دیدگاه ویتگنشتاین، اساساً داشتن زبان خصوصی برای انسان مقدور نیست، زیرا قوا...
full textفهم در نزد گادامر
لم هرمنیوتیک بحث درباره ی مبانی نظری تفسیر و تفهم است. هرمنیوتیک در ابتدا به مجموعه قواعد تفسیر متن مقدس می پرداخت اما بعدها معنی هرمنیوتیک توسعه پیدا کرد و به حوزه های غیر کلامی و حوزه ی فلسفی قدم نهاد تا آنجا که در اواخر قرن 20 بحث غالب فلسفه گردید. شلایر ماخر فیلسوف آلمانی هرمنیوتیک را علم یا فن نائل آمدن به تفهم می دانست. او نقطه ی شروع هرمنیوتیک مورد نظر خود را این سوال قرار می دهد که چگون...
15 صفحه اولپیشداشت کمالیافتگی؛ شرط ضروری فهم و کژفهمی نزد گادامر
هدف اصلی نوشتار حاضر، واکاوی استلزام پیشداشت کمالیافتگی بهعنوان شرط ضروری فهم و کژفهمی در گادامر است. جهت دستیابی به این هدف از روش تحلیلی بهره گرفته شده است. گادامر، فرض موقتیِ مفسر در خوانش هر متن، مشتمل بر دو عنصر صوری (وحدت و انسجام درونی) و محتوایی (حقیقتکاملبودن) را پیشداشتِ کمالیافتگی مینامد. او بر آن است که فهم یک متن با فرافکندن معنای اولیۀ مفسر آغاز میگردد، اما اگر دوْر هرمنوتی...
full textارتباط بین فهم و زبان دراندیشه ویتگنشتاین و گادامر
ویتگنشتاین متأخر و گادامر معتقدند فهم متضمن کاربرد است. در اندیشه آنها، حضور ِ«دیگری» در فهم راستین نمایان میشود. ویتگنشتاین برآن است که ما نمی توانیم هیچ شکل زندگی خاصی را مستقل از شکلهای دیگر زندگی بفهمیم. گادامر نیز میگوید «من» نسبت به گفتههای دیگری گشوده است، زیرا گفتگوی واقعی فقط با چنین گشودگی ای میسر میشود. از دیدگاه ویتگنشتاین، اساساً داشتن زبان خصوصی برای انسان مقدور نیست، زیرا قوا...
full textبررسی تطبیقی خوانش ویتگنشتاین و گادامر از تاریخ مندی فهم
سیطرۀ منطق گزاره ای بر مشی فلسفیِ ویتگنشتاین اول که در تعابیری چون تصویر، بازنمایی، تطابق و تناظر رخ می نمایانند از یک سو، و روح حاکم بر جریان تحلیلی با درون مایه های علم گرا، متافیزیک ستیز و منطق محورش از دیگر سو، دعویِ تاریخ گراییِ ویتگنشتاین و التفات وی به تلقی مرسوم هرمنوتیکی را به چالش می کشند. این در حالی است که دلالت های تاریخی نهفته در رویۀ زمینه گرایانۀ ویتگنشتاین دوم در سایه تعابیری چون ...
full textMy Resources
Save resource for easier access later
Journal title:
حکمت و فلسفهجلد ۷، شماره ۲۵، صفحات ۱۳۷-۱۵۱
Hosted on Doprax cloud platform doprax.com
copyright © 2015-2023